مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
شکسته پشت غم از بار غصه های رباب از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب به سوز سینۀ گهواره، داغ غم زده است شـــرار زخــم دلِ خـــونِ لای لایِ ربـاب وتـــار صـوتـی آتـش گرفــتـه می فهمد که آمــده چـه بــلایــی ســر صدای ربـاب به جان گریۀ شش ماهه روی دست حسین کسی نریخته اشـکــی مـگر به پـای رباب قنوت صبـر گـرفـتــه برای حـلـق عـلی خــدا کند به اجــابت رســـد دعـای ربـاب و نــاگـهـان پــر و بال فرشته ها تر شـد به خـــون کشته ی مظلوم کــربلای رباب "رقیه "آمـده از یک فــرشتــه می پرسد پــیــام تـسـلـیــت آورده ای بــرای رباب؟ و فکر می کنم آب فـرات، گِل شده است که ریخته به سرش خاک، درعزای رباب خــدا بــه داد دل خـــاطــرات او بـرسـد چــه می کـشـنـد خـیـالات انــزوای رباب |